مهدی اسماعیلی ::
سه شنبه 87/9/26 ساعت 3:42 عصر
مصاحبه جنجالی با محسن چاوشی و حرفهای وی در مورد آلبوم یه شاخه نیلوفر ....
متن مصاحبه در ادامه مطلب
محسن چاووشی روزگاری جنجالیترین خواننده موسیقی پاپ داخل بود. الان که مجوزدار شدهای چه تغییری کردهای؟
ـ هیچ تغییری نکردهام. قرار بوده تغییر کنم؟
*یعنی هنوز جنجالی هستی؟
ـ نه، من که جنجالی نداشتم. همیشه جنجالها را برایم درست میکردند.
*چه کسانی؟
ـ دوست ندارم اسم ببرم. همان به ظاهر دوستانی که همیشه دور و اطرافم بودند. آنقدر برای مطرح شدن خودشان برایم حاشیه و جنجال درست کردند که مجبور شدم همه چیز و وسایلم را جمع کنم و بیایم خانه و از همه فاصله بگیرم. با بعضیها هم قطع رابطه کردم. الان هم که همه کارهایم را در استودیوی شخصی خودم ضبط میکنم. خیلی راحت میشود فهمید چرا در این دو سال هیچ کاری از من لو نرفته ولی در گذشته کارهایم پشت سر هم لو میرفت.
*دور و اطراف محسن چاووشی چرا اینقدر خالی است؟
ـ به همان دلایلی که یک زمانی پر بود. به همان دلیلی که زمانی گفتم زخم خورده رفاقتم. ولی الان دیگه بهش فکر نمیکنم. اینطوری بهتر است خودم هم راحتترم.
*حدود دو سال هیچ آهنگی از تو شنیده نشد، نگران کمرنگ شدن اسمت نبودی؟
ـ نه اصلا. از خودم و کارهام مطمئن بودم. من اگه جمع کردم و اومدم خانه نشستم و کار کردم فقط برای این بود که کار بهتری انجام بدهم. یللیتللی که نمیخواستم بکنم.
*اومدن کارهای جدید ربطی به خوب کار کردن یا مثلا شل گرفتن تو نداره؟
ـ شعرها و کارهایی که خوانده بودم کارهایی نبودند که به این زودی فراموش شوند.
قبلا تجربه داشتم. هنوز هم آهنگ «آهای توکه اینهمه دوری از من» را خودم بین مردم میشنوم.
*شاید هم به آهنگهای بعد از خودت مطمئن بودی که کار خوب و متفاوتی به بازار نخواهد آمد؟
ـ ترجیح میدهم در این باره نظر ندهم. من به خودم اطمینان داشتم.
*چند سالی میشود هیچ آلبومی که بازار را تکان بدهد و رکورد بزند منتشر نشده، فکر میکنی با آمدن آلبوم تو رکود فروش آلبومها باز هم شکسته شود؟
ـ نمیدانم.
*مگه به خودت مطمئن نیستی؟
ـ سلیقه همه مردم که شبیه به هم نیست که بگویم چون من از کار خودم خوشم میآید، پس مردم هم مطمئنا از آن خوششان خواهد آمد. در چند سال اخیر خیلی از کارهای خوب استقبال نشده ولی از کارهای ضعیف خیلی استقبال شده است.
*ولی چند دقیقه قبل گفتی که سلیقه مردم را میدانی که چطور باید برایشان بخوانی؟
ـ میدانم چه آهنگی باید بخوانم. خارج کردن بازار از رکود را که نمیدانم.
*خارج شدن از رکود را تو در شنیده شدن و گرفتنش معنی کن.
ـ قول میدهم آلبومم شنیده شود، از نوع شدید.
*حتی بیشتر از «متاسفم» که بهترین آلبومت است تا امروز و ترانههای سنتوری؟
ـ این آلبوم خیلی بهتر از آنهاست.
*هر چی جلوتر میرویم صدایت امضادارتر و کاراکتردارتر میشود...
ـ صدایم نسبت به روزهای اول خیلی فرق کرده آن روزها سنم خیلی کمتر بود.
*الان بهتر شدهای؟
ـ مسلما. مطمئن باش.
*خیلیها میگویند صدایت به سن و سالت نمیخورد. خودت چی فکر میکنی؟
ـ چی بگم؟ رنگ صدایم اینجوری است. خودت که میدانی ادا در نمیآورم.
*فکر میکنی هر چی جلوتر برویم صدایت بهتر و پختهتر و سن و سالدارتر میشود؟
ـ بهتر و پختهتر که فکر نمیکنم. صدایم رنگ و قالب خودش را پیدا کرده. حنجرههم تا 30سالگی خودش را پیدا میکند دیگر. حالا با گذشت سنوسال صدایم کمی پیرتر میشود ولی همینی است که الان میشنوی.
*الان باز هم کسی پیدا میشود که تو را با کسی مقایسه کند؟
ـ من الان خودم را پیدا کردهام. کسی نمیتواند من را به کسی یا بالعکس ربط بدهد.
*یه روزی بهم گفتی از خواندن «نفریننامهها» پشیمونی، هنوز هم همان عقیده را داری؟
ـ بله. پشیمانم که از نفرین کردنها خواندم و...
*ترانههای نفرینی را شروع کردی؟
ـ گذشته دیگه. قرار هم که نیست گذشته برگردد.
*اصلا آهنگهای قبلیات را حوصله میکنی گوش کنی؟
ـ برایم تکراری نشدهاند. هنوز گوش میکنمشان.
*کدامها را بیشتر؟
ـ چند وقتی است درگیر «بانوی من» شدهام.
*بالاخره در شرف ازدواج بودن این درگیر شدن و عاشقیت را هم دارد؟
ـ (میخندد) شاید. ولی دوستش دارم «زخم زبونها» و به تازگی «من از تو دل نمیبرم» را هم خیلی گوش میکنم.
*آن روزها که میگفتم این آهنگ خیلی عاشقانه است، زیاد تایید نمیکردی؟ حالا درگیرش شدهای؟
ـ حالا. گاهی وقتها یاد خاطراتی میافتم که برایم جذاب است و پرتم میکند به عمق ماجرا. ضمن اینکه سعی میکنم فنیتر هم نگاه کنم.
*هنوز با موسیقی کورش یغمایی راحتی و دوستش داری؟
ـ شدید. خیلی دوستش دارم. از اول هم خیلی بیشتر تحت تاثیر او بودم تا قمیشی. چند وقت پیش بود که شنیدم فوت شده، اینقدر حالم بد شد که میخواستند ببرندم بیمارستان. کم مانده بود سکته کنم. خدا را شکر شایعه بود.
*با کدام آهنگهایش نوستالژی داری؟
ـ گل یخ. بالاخره یک آهنگ از اینجا جهانی شد. آن هم گل یخ بود.
*ولی حال و هوای کارت بیشتر به تیپ کارها و فضای کارهای فرهاد میخورد تا یغمایی؟
ـ فرهاد را با «جمعه» میپسندم.
*فروغی؟
ـ اصلا. هیچ وقت نتوانستم با آهنگهایش با همه قشنگیشان کنار بیایم.
*اتفاقا رنگ صدا و خش صدا و کاراکتر موسیقیاش که به تو بیشتر نزدیک است؟
ـ نمیدانم چرا، ولی از هر کسی که داد و فریاد میزند و میخواند، خوشم نمیآید.
*قبلا میگفتی اتفاقی خواننده شدی و از خوانندگی بدت میآید؟
ـ بدم نمیآید. اگر بگویم بدم میآید دروغ گفتهام.
*پس قبلا دروغ میگفتی؟
ـ آره (باخنده). با اتفاقاتی که افتاد و اذیت شدم، بدم آمد.
*از چه کاری بیشتر خوشت میآید؟
ـ صددرصد آهنگسازی.
*یک بار هم قبلا گفتی با فیلم سنتوری گریه کردهای. با آهنگ خودت هم گریه کردهای؟
ـ آره. البته در سنتوری هم با ترکیب آهنگ «رفیق من» با صحنه تقسیم غذای علی سنتوری با معتادان بود که تحت تاثیر قرار گرفتم و گریه کردم.
*با کدام آهنگ خودت تنهای تنها گریه کردهای؟
ـ کم تحملام. (کم گریه کن گلم، من کم تحملام)
*با تراکهای آلبوم جدیدت هم به این حس رسیدهای؟
ـ با تراک «تو چنگ ابرای بهار، افتادم و در نمییام» خیلی گریه کردهام. با همه آشنا بودنم به فضا، بعضی وقتها نمیتونم خودم را کنترل کنم.
*وقتی میخواندی گریه میکردی یا بعدها که میشنیدیشان؟
ـ بعدها.
*میگویند خواننده «دو و پنجره» و «سوغاتی، ای که تویی همه کسم» وقتی این آهنگها را میخواندند، گریه کردهاند. تو هم در آهنگهایت اینطور شدهای؟
ـ فعلا که نه. بالاخره جنس من مردانه است. طبیعیه کمی فرق کنم.
*تو سعی کردهای در هر تیپی بخوانی. معمولا اکثر آهنگهای مذهبی زیاد با اقبال عمومی روبهرو نمیشوند ولی آهنگهای تو برعکس عمل کردند.
ـ حالا من باید چی بگم؟ ولش کن، ریا میشود.
*چرا ریا شود، نظرت را بگو.
ـ دوست داشتم بخوانمشان. از ته دلم خواندمشان. اگر میخواهی کار مذهبی و اعتقادی جوابش را از جامعه بگیرد، باید با اعتقاد و همه وجودت بخوانیاش. مثل همین کار کلاغ قار قاری.
*محسن چاووشی به نظر نمیرسد سیاه خواندن سابق را ادامه داده باشد؟
ـ ترانههای من سیاه نبودند. شاید اینطور به نظر میرسیدند.
*ولی اینطور جا افتادهای؟
ـ شاید به خاطر گذشته سختی که داشتهام ناخودآگاه به آن سمت رفته باشم ولی سیاه نبودهام. اتفاقا من معتقدم ترانههایم سفید بودهاند.
*رنگ ترانههای «یک شاخه نیلوفر» به نظر نمیرسد سفید باشد؟
ـ نه، اینها نه سیاهند، نه سفید، کدر هستند. ترانههای من همهشان یکجور گلایه از غریبیاند.
* تو آخرین برگ برنده و آخرین سامورایی موسیقی زیرزمینی بودی که خرج شد. این مجوزدار شدن فکر نمی کنی به محبوبیتت لطمه بزند.
ـ فکر نمی کنم.
* اتفاقا فکر کن.
ـ نه اصلا. چرا این طور فکر می کنی؟
* سابقه نشان داده مخاطبان خواننده های زیرزمینی بعد از مجوزدار شدن ریزش می کنند.
ـ من فرق می کنم.
* از کجا مطمئنی؟
ـ از خیلی جاها، من با گذشته ام هیچ فرقی نکرده ام. به این مطمئنم. حتی یک شعر و ترانه ام به همراه موسیقی ام ممیزی نخورده. شعر و ترانه هایم بهتر شده اند. بار موسیقی ام هم بالا رفته. مخاطبم را هم بهتر شناخته ام. از همه اینها هم مهم تر همان محسن چاووشی قدیمی ام با همان حس و جسارت
نوشته های دیگران()